سفرنامه هیجان انگیز تور ترکمن صحرا

سفرنامه تور ترکمن صحرا با کایت

سر کار بودم که یکی از دوستام زنگ زد و گفت که پایه‌ای بریم یه تور چند روزه و آب و هوایی عوض کنیم؛ من که دلم نیومد توی این روزای بهاری خونه بمونم و تا لنگ ظهر بخوابم پیشنهادش رو قبول کردم. گفت از پیج اینستاگرام کایت تور ترکمن صحرا خریده تا 2 روز و نیم بریم استان گلستان و ببینیم. از سر کار یک راست رفتم خونه و وسیله‌هام و برداشتم تا آماده رفتن بشم. ساعت 10 شب باید می‌رفتیم آرژانتین و با اتوبوس به سمت تور ترکمن صحرا حرکت می‌کردیم. من که تا اون روز با تور به مسافرت نرفته بودم دوستم و درک نمی‌کردم که تا وقتی می‌تونیم با ماشین جایی بریم چرا باید با ادمای غریبه بریم مسافرت؟ اما با خودم گفتم یک بار امتحان کردن ضرری نداره و این هم یک تجربه‌ای هست. دوستم یک اژانس گرفت و رفتیم به سمت آرژانتین و به اتوبوس کایت رسیدیم. یه اتوبوس شیک VIP بود که یک لیدر خوش خنده به استقبالمون اومد. خداروشکر سر ساعتی هم که گفته بودن به سمت ترکمن صحرا حرکت کردیم. تقریبا هشت الی نه ساعت توی راه بودیم و چون شب بود راحت همه خوابیدیم تا به اقامتگاه بوم‌گردی تور ترکمن صحرا رسیدیم.

اقامتگاه بوم‌گردی تور ترکمن صحرا

به ترکمن صحرا که رسیدیم و از اتوبوس پیدا شدیم هوای خنک و اکسیژن خالص رو نفس کشیدیم و به هر جا نگاه می‌کردیم جز سرسبزی چیز دیگه‌ای ندیدیم و اولین چیزی که نظرم رو جلب کرد صدای جلز ولز تخم مرغ‌های محلی بود که توی روغن داغ شکسته می‌شد. من که رژیم بودم با صدای لیدر به سمت میز صبحونه رفتم و با دیدن میز رنگارنگ و انواع و اقسام چاشت و صبحانه، رژیم و بیخیال شدم و یک صبحانه بی‌نظیر محلی رو نوش جان کردم و کلی انرژی گرفتم برای پیاده روی در دل طبیعت بی‌نظیری که در تور ترکمن صحرا باید از بازدید می‌کردیم.

بازدید از خالد نبی در تور ترکمن صحرا

به اولین جایی که رفتیم مقبره خالد نبی بود که مردم محلی ترکمن صحرا به زیارت این مقبره اعتقاد زیادی داشتن حتی از شخصی شنیدم که از ترکمنستان هم برای گرفتن حاجت به این مقبره میان؛ این جاذبه گردشگری برای خیلی از مردم ترکمن زیارتگاه بود و افسانه‌های زیادی هم در مورد خالد نبی تعریف می‌کردن! در بالای یک تپه سرسبز گنبد خالد نبی مشخص شد و وقتی به بالای تپه رسیدیم چیزی که می‌دیدیم به زمین میخ‌کوبمون کرد، اونم منظره‌ای ابدی که برای عکس گرفتن یک تصویر رویایی بود که لیدر گفت این منطقه به هزار دره معروف هست و واقعا هم هزار دره سرسبز بود که به تپه های ماهور هم شهرت داشت. این بهشت زیبا یک پدیده زمین‌شناسی هست که هر کسی باید برای یک بار هم که شده این همه زیبایی رو از نزدیک ببینه.

قبرستان مرموز در تور ترکمن صحرا

بعد از دیدن آرامگاه خالد نبی تندیس‌های سنگی نظرمون و جلب کرد که به اشکال خیلی عجیبی از دل زمین بیرون اومده بودن! از لیدر پرسیدم که این سنگا چیه که تازه متوجه شدم پامون و گذاشتیم به یک گورستان که قرن‌هاست در ترکمن صحرا وجود داره و داستان‌های عجیب و غریبی در مورد این منطقه گفته شده که این سنگ‌ها آدم‌هایی بودن که به اذن خدا سنگ شدن و ... هر چیزی که بود خیلی جذاب بود و لیدر هم توضیح مختصری از این گورستان داد و کلی هم عکس گرفتیم؛ اما بخشی که خیلی دردناک بود، تخریب خیلی از این تندیس‌ها بود که به خاطر عوامل طبیعی و رها شدن این آثار باستانی تقریبا چیزی از اون‌ها باقی نمونده بود! لطفا اگر داری این مطلب رو می‌خونی و می‌خوای به ترکمن صحرا بری بیا از خودمون شروع کنیم و یادگاری روی این تندیس‌ها ننویسیم و وقتی می‌خوایم باهاشون عکس بگیریم کاری نکنیم که بیشتر از این تخریب بشه!

عکس گرفتن در دل دشت شقایق در تور ترکمن صحرا

بعد از دیدن زیبایی‌های هیجان‌انگیز خالد نبی و دیدن تپه‌های ماهور سرسبز دیگه با خودم فکر می‌کردم که مگه ازین زیباترم داریم! توی همین فکرا بودم که صدای لیدر بلند شد و ماشین ایستاد! به یک دشت بزرگ شقایق رسیده بودیم و من فهمیدم که جاذبه‌های ترکمن صحرا یکی از یکی دیگه قشنگ‌تر هستن. من دوربین عکاسی با خودم نبرده بودم و الان حسرتش به دلم مونده، شما حتما با خودتون دوربین ببرین!

یه ناهار خوشمزه در تور ترکمن صحرا

بعد از کلی پیاده‌روی و دیدن مقبره خالد نبی و گورستان مرموز تور ترکمن صحرا حالا وقت خوردن ناهار بود. من که با صبحونه‌ی مفصلی که خورده بودم با این که کلی پیاده‌روی هم در دل طبیعت داشتم اما جایی برای خوردن ناهار نداشتم. با این حال همه با هم به سمت خانه‌های روستایی ترکمن‌ صحرا حرکت کردیم و با مردم مهمان‌نواز ترکمنی هم سفره شدیم. غذای محلی که لیدر کایت بهمون پیشنهاد کرد که اگر امتحان نکنیم از دستمون رفته؛ غذایی به اسم «چکدرمه» بود. اولش که این غذارو دیدم تعجب کردم که گفتم که ایم همون استنبولی خودمون هست اما وقتی که مزه این غذارو امتحان کردم؛ نظرم عوض شد و عطر چلو با گوشت محلی و طعم فوق‌العاده چکدرمه رو هیچ وقت یادم نمی‌ره. با خوردن این غذای خوشمزه در تور ترکمن‌ صحرا تنها کاری که می‌شد کرد، رفتن به اقامتگاه و یه خواب راحت چند ساعته بود و ما هم همین کار و کردیم و کلی استراحت کردیم تا برای روز دوم و شب‌نشینی کنار آتیش خسته نباشیم.

عصرانه هیجان‌انگیز در تور ترکمن صحرا

خوردن یک عصرانه هیجان‌انگیز و رسیدن به شکم یکی از رکن‌های اصلی سفر هست که از قدیم گفتن: به شکمت خوش بگذره، حتما به خودتم خوش می‌گذره. یه میز رنگارنگ از دسرها و دم‌نوش‌های مختلف که فکر کنم با خوردن اون همه کیک و شیرینی یه چند کیلویی اضافه وزن پیدا کردم.

خوردن شام و شب‌نشینی در تور ترکمن‌صحرا

سکوت شب ترکمن صحرا آرامش رو به روحت تزریق می‌کنه و دیدن آسمون پرستاره این منطقه رو هیچ وقت از یاد نمی‌برین. روشن کردن آتیش و جمع شدن همسفرهای پایه تور ترکمن صحرا در کنار هم یه خاطره به یاد موندنی شد که نظر من رو در مورد سبک سفرهام عوض کرد. این که تنهایی سفر کنی یا با کسایی که می‌شناسی همسفر بشی، خوب هست اما تجربه سفر با تور خیلی جذاب‌تر هست که اگر یک بار امتحان کنی، متوجه حس و حال خوب سفر با تور میشی. نوبتی هم که باشه نوبت شام هیجان‌انگیزی بود که از بوی خوبی که در اقامتگاه پیچیده بود، می‌شد حدس زد که چقدر خوشمزه هست. دلمه و کوفته تبریزی طعم لذیذی بود که تجربه کردیم.

تور ترکمن صحرا و دیدن طلوع آفتاب در کنار برکه

صبح با صدای پرنده‌ها از خواب بیدار شدم و باز هم کلی لحظه‌های خوشمزه در تور ترکمن صحرا داشتم که این صبحونه هم مثل روز اول به هیجانم آورد و بعد از خوردن صبحانه به سمت برکه رفتیم، صدای تک نوازی باد با خوندن قوباغه‌ها که به گوشم رسید:) فهمیدم که نزدیک برکه شدیم و پیش به سوی جاذبه‌های طبیعی برکه ترکمن صحرا و گرفتن عکسای جذاب از این منطقه و خاطره‌سازی با همسفرهامون بعد از دیدن این منطقه برای خوردن ناهار به رستوران‌های محلی ترکمن‌صحرا رفتیم که انتخاب من برای ناهار اکبرجوجه بود که عیشم با تور ترکمن صحرا تکمیل شد و بعد از اون با کلی خاطره و دوستای جدید راهی تهران شدیم و تقریبا 11 شب بود که به تهران رسیدیم. تور ترکمن صحرا درست مثل دیدن یک خواب بود.